arf 0 ارسال شده در 12 مرداد 1396 اشتراک گذاری ارسال شده در 12 مرداد 1396 روزگار دریانوردی بیش از چهارصد سال قبل، دریانوردان پرتغالی راههای دریایی گوناگونی را کشف و بر روی نقشه ثبت کردند. همین راهها بود که سنگ اول بنای امپراتوری مستعمراتی عظیم پرتغال را بنیان نهاد. در بین مردانی که در سدههای میانه برای تبدیل پرتغال به یک ملت بزرگ دریانورد کمک کردهاند باید شاهزاده هانری دریانورد (۱۳۹۵–۱۴۶۰ م) را نام برد. وی، به جای آنکه به زندگی اشرافی و درباری بپردازد، گروهی از بهترین اخترشناسان، ریاضیدان و دریانوردان روزگار را گرد خود جمع کرد تا به پژوهش و بررسی جهانهای نادیدهای که در ورای تمدن غرب قرار داشت، بپردازند. کوششهای او منجر به این شد که دریانوردان پرتغالی از دماغه بوژادور در سواحل آفریقا بگذرند و پرتغال چنان ثروت و قدرتی پیدا کند که مدتها پس از مرگ او باقی بماند. در دورهای که در تاریخ پرتغال بهعصر زرین شهرت دارد، اکتشافات جغرافیایی مهمی بهعمل آمد. بارتولومئو دیاز تا دماغه امید نیک. یعنی جنوبیترین نقطه قاره آفریقا پیش راند (۱۴۸۷م). پس از وی واسکو دوگاما بزرگترین کاوشگر پرتغالی، راههای دریایی هند و شرق را پیدا کرد. شبکه عظیم راههای دریایی پرتغال موجب آن شد که این دولت پایگاههایی در ایران، سیلان، چین، ژاپن، و سایر قسمتهای جهان بهدستآورد. جنگ شاه عباس با پرتغالیها جنگی بود که دست آنها را از تنگهٔ هرمز کوتاه کرد. این عصر زرین تا زمانی که یکی از پادشاهان اسپانیا پرتغال را تسخیر کرد، ادامه یافت. تسلط اسپانیا بر پرتغال ۶۰ سال به طول انجامید. سرانجام پرتغالیها در ۱۶۴۰م استقلال خود را بازیافتند و دگربار اقدامات سریعی بهمنظور تحکیم پایههای سیادت دریایی، که در مدت تسلط اسپانیاییها تا حدی به دست انگلیسیها و هلندیها افتاده بود، بهعمل آوردند. در همین دورهاست که پرتغالیها سرزمین گسترده و پر ثروت برزیل را کشف کردند و آن را مستعمره خویش ساخته قهوه و شکر و برنج و الماس آن را به کشور خود بردند. روزگار معاصر[ویرایش] در آغاز سده نوزدهم آتش جنگ سراسر اروپا را فراگرفت. در ۱۸۰۷ م نیروهای فرانسه از مرزهای پرتغال عبور کرده مقاومت مردم این سرزمین را در هم شکستند و به لیسبون هجوم آوردند. در مدت اشغال پرتغال به دست فرانسویها پایتخت به برزیل انتقال یافت. پس از شکست ناپلئون، خاندان سلطنتی و دولت به لیسبون بازگشت. برزیل هم استقلال یافت. پرتغال در سده نوزدهم غالباً دچار بیثباتی سیاسی بود. امپراتوری پرتغال در آفریقا تثبیت شد، هر چند این کشور در رقابت برای استعمار آفریقا توان دستیابی به سرزمینهای بیشتر را نداشت. رژیم پرتغال پس از انقلاب خونین ۱۹۱۰ م که منجر به سرنگون کردن رژیم استبدادی آن کشور شد، به یک حکومت جمهوری مبدل شد، ولی جمهوری پرتغال نیز بیثبات بود و در ۱۹۲۶ نظامیان قدرت را در دست گرفتند. در ۱۹۳۲ ژنرال «آنتونیو اولیویرا سالازار» یک حکومت دیکتاتوری را که از فاشیسم ایتالیایی الهام میگرفت در پرتغال برپا داشت. دیکتاتوری سالازار مانند دیکتاتوری فرانکو در اسپانیا متکی به ارتش و اقتدار اخلاقی کلیسای پرتغال بود. سالازار هرگونه تحول و پیشرفت اجتماعی در درون کشور را سد کرد و از سوی دیگر جنبشهای ملی در مستعمرات پرتغال را سرکوب کرد. او پس از سقوط فاشیسم در آلمان نیز توانست بر مسند قدرت باقی بماند و آمریکا و حتی اروپای زخم دیده از فاشیسم، از بیم نفوذ کمونیستها در پرتغال و اسپانیا، این دو ژنرال متحد هیتلر را حمایت کردند تا بر قدرت باقی بمانند و با موج سقوط فاشیسم از صحنه حذف نشوند. آنها بتدریج به دیکتاتورهای مصلح پرتغال و اسپانیا مشهور شدند. البته روی امواج خونی که در هر دو کشور از انقلابیون و نیروهای مترقی براه انداخته بودند. سالازار، دیکتاتور پرتغال، به همراه ژنرال فرانکو در اسپانیا، آخرین بازماندههای دوران سلطه فاشیسم بر بخش مهمی از اروپا بودند. در ۱۹۷۴ کودتای نظامی چپگرای روی داد[۲] که رهبران آن به مستعمرات آفریقایی استقلال دادند (۱۹۷۴ تا ۱۹۷۵) و در آغاز کوشیدند تا نظامی مارکسیستی بر کشور تحمیل کنند؛ ولی انتخابات در ۱۹۷۶ چپ افراطی را قاطعانه کنار زد. پرتغال انتقال از دیکتاتوری به دموکراسی را به اجرا گذاشت و دولت غیرنظامی بار دیگر استقرار یافت و این کشور در عین حال با از دست رفتن مستعمرات و عضویت در جامعه اروپا (از ۱۹۸۶) اتحاد نزدیکتری با دیگر ملل اروپا یافت این کشور تا ۵ اکتبر ۱۹۱۰ رژیم پادشاهی داشت ولی با گریز پادشاه به برزیل این کشور دارای جمهوری شد. در ژوئن ۲۰۱۱ سوسیال دموکراتها توانستند در انتخابات، سوسیالیستهای تحت رهبری ژوزه سوکراتس نخستوزیر وقت پرتغال را که از سال ۲۰۰۵ زمام قدرت را در این کشور در دست داشتند شکست دهند. نخستوزیر پرتغال پس از شکست حزب حاکم سوسیالیست در انتخابات با پذیرش مسئولیت این شکست از رهبری حزب استعفا داد. نخست وزیر کنونی پرتغال آنتونیو کوشتا میباشد که در سال ۲۰۱۵ با ائتلاف احزاب چپگرا موفق به تشکیل دولت گردید. شیوه حکومتی پرتغال، دموکراسی پارلمانی است و این کشور جمهوری نیز هست که رئیس جمهور آن برای دورههای پنجساله از سوی مردم انتخاب میشود. رئیسجمهوری کنونی پرتغال مارسلو ربلو ده سوزا است که او را در سال ۲۰۱۶ برگزیدند. مجلس جمهوری، قوهٔ مقننهٔ پرتغال است که از ۲۳۰ نماینده تشکیل شده است. قانون و عدالت کیفری[ویرایش] مجازات اعدام در پرتغال در سال ۱۸۶۷ لغو شده است. حکم اعدام تا سال ۱۹۷۶ و تنها در زمان جنگ و در موارد معدود در پرتغال صادر میشد. مجازات اعدام در دوران آنتونیو ده الیویرا سالازار (۱۹۲۶ ۱۹۷۴) یک بار هم اجرا نشده است. قانون اساسی، که در دوره حکومت نظامیان چپگرا در پرتغال تدوین شد، مجازات حبس ابد را هم منع کرده است. طولانیترین مجازات زندان در این کشور ۲۵ سال است.[۳] پرتغال همینطور بهخاطر جرمزدایی از مواد مخدر در سال ۲۰۰۱ نیز شناخته میشود و اولین کشوری است که دست به چنین اقدامی زده است. در پرتغال، از در اختیار داشتن تمام مادههای مخدری که مصرف آنها در دیگر کشورهای توسعهیافته ممنوع است مانند حشیش، کوکائین، هروئین و الاسدی، جرمزدایی شدهاست. در حالی که داشتن مواد جرم نیست، قاچاق (حمل و نقل) آن و در اختیار داشتن بیش از مقدار مورد نیاز برای «مصرف شخصی در ۱۰ روز» جرم بوده و میتواند با مجازاتهایی همچون زندان و جریمه مواجه شود. مصرف این نوع از مواد (به جز ماریجوآنا) برای رده سنی ۱۶ تا ۱۸ سال ممنوع است. پس از جرمزدایی در پرتغال، آمار ابتلای به اچآیوی در سال ۲۰۰۹ تا ۵۰ درصد، کاهش یافته است.[۴][۵][۶] در ۳۱ مه ۲۰۱۰، پرتغال ششمین کشور اروپایی و هشتمین کشور در جهان شد که ازدواج همجنسگرایان را در سراسر کشور مجاز شمرد. این قانون از ۵ ژوئن ۲۰۱۰ به اجرا گذاشته شد جغرافیا[ویرایش] پرتغال کشوری است کوچک که در حاشیه غربی شبه جزیرهٔ ایبری یعنی پایینترین بخش جنوب غربی اروپا قرار دارد. این سرزمین را میتوان دنباله فلات مرتفع مرکزی اسپانیا دانست که هرچه به طرف دریا پیش میرود، ارتفاعش کم و کمتر میشود. سواحل غربی و جنوبی آن را اقیانوس اطلس فرا گرفته و در شرق آن کشور اسپانیا قرار دارد. پلایا دلا مارینا، آلگاروه. پرتغال از مشرق و شمال به اسپانیا محدود است. هیچگونه مرز طبیعی عمدهای بین دو کشور وجود ندارد. مساحت پرتغال ۹۱۷۲۰ کیلومتر مربع است. طول این کشور، از شمال به جنوب، ۶۳۰ کیلومتر و حداکثر عرضش ۲۱۷ کیلومتر است. طول خطوط ساحلی آن، در مغرب از رود مرزی مینیو در شمال تا تختهسنگهای ساحلی و پرتگاههای مرتفع دماغه سنن وینسنت ۶۴۰ کیلومتر است، و در جبهه جنوبی، از این دماغه تا دهانه رود گوادیانا ۱۶۰ کیلومتراست. کلیه بندرگاههای عمده در مغرب کشور قرار دارند. جزایر مادیرا و آزور در اقیانوس اطلس به ترتیب حدود ۱۰۰۰ کیلومتر و ۱۲۰۰ کیلومتر در سمت جنوب غربی سرزمین اصلی جای دارد. رودهای مهم پرتغال،تاگوس (ریو تژو)، دورو، و گوادیانا و بلندترین نقطه سرزمین اصلی قله استرلا با ۱۹۹۳ متر ارتفاع است. پرتغال آب و هوایی معتدل دارد که در شمال مرطوبتر و در جنوب و نواحی دور از دریا خشکتر و گرمتر است. در پس جلگهای ساحلی در شمال رود تاگوس ناحیه مرتفعی قرار دارد که در مرکز آن رشتهکوه اصلی کشور یعنی سرا دا استرالا قرار دارد و فلاتی عریض در شمال شرق ادامه گسل مسستای اسپانیا است. در جنوب رود تاگوس زمین پست پرفرازونشیبی وجود دارد. بیشتر رشتهکوههای پرتغال در شمال رود تاگوس ممتد است. این رشتهکوهها را میتوان امتداد کوههای پیرنه دانست که از اسپانیا بدانجا کشیده شدهاند. بر ارتفاعات همین رشتهها است که روزگاری قبایل سلتی ایبری ـ لوسیتانیها ـ دژها و استحکاماتی بنا نهادند و گلههای بز و گوسفند خود را در آن میچرانیدند و در عین حال با هم دست و پنجه نرم میکردند. در نواحی مرکزی تپههایی وجود دارد پوشیده از جنگلهای کاج، که در سدههای گذشته برای متوقف ساختن تودههای ریگ روان کاشته شدهاست. از این جنگلها استفادههای دیگری هم میشود، و آن تهیه الوار برای ساختن کشتیهایی است که در کارخانجات کشتیسازی اوپورتو و لیسبون ساخته میشود. عمدهترین رودهای پرتغال رود تاگوس و رود دوئرو میباشند که هر دو از خاک اسپانیا سرچشمه میگیرند. تاگوس در دشت حاصلخیزی جاری است که محل پرورش دام است (بیشتر گاوهایی که برای مسابقات گاوبازی آماده میشوند، از این دشت است). لیسبون بزرگترین شهر پرتغال و پایتخت آن، نزدیک دهانه این رود قرار دارد. دوئرو رودی است پرجوش و خروش که در درههای عمیق جریان یافته و تاکستانهای نواحی کوهستانی اوپورتو را که دومین شهر بزرگ پرتغال است مشروب میسازد. قایقهای موسوم به رابلوس با بادبانهای سیاه یا قهوهای، در تمام ساعات روز در شاخههای این رود رفتوآمد میکنند. شهر لیسبون، پایتخت، بیشترین ثروت کشور پرتغال را در خود ذخیره کرده و از شهرهای مهم اتحادیهٔ اروپا بهشمار میآید؛ بهطوری که ۴۵ درصد از کل تولیدات کشور به این ناحیه اختصاص دارد. شهر لیسبون قطب سیاسی پرتغال بوده و دولت این کشور در این شهر مستقر شدهاست. تقسیمات کشوری PortugalNumbered.png Lisbon (Lisboa in Portuguese) Leiria Santarém Setúbal بژا Beja Faro Évora Portalegre Castelo Branco Guarda Coimbra Aveiro Viseu Bragança Vila Real Porto Braga Viana do Castelo کشور پرتغال به هفت ناحیه و دو منطقه خودمختار (عبارت از مجمعالجزایرها) بخش شدهاست اقتصاد[ویرایش] صنایع عمده پرتغال عبارت است از ماهیگیری، شرابسازی و مصنوعات چوبپنبهای و آمادن غذا و ساردین. کشتیهای ماهیگیری آنان برای صید ماهی تا سواحل نیوفاوندلند (یکی از ایالتهای کانادا) و ایسلند پیش میروند و حداکثر بهرهبرداری را از دریا به عمل میآورند. شراب را در سردابهای کارخانجات شرابسازی در اوپورتو نگهداری میکنند تا کهنه شود. امروز قسمت عمده چوبپنبهای که در جهان مصرف میشود از درختان چوبپنبهای که در جنوب رود تاگوس میروید، به دست میآید. در سال ۲۰۱۱ دولت پرتغال مقاومت زیادی در برابر وام خارجی کرد، اما سرانجام اذعان کرد که نتوانسته به اهداف سال ۲۰۱۰ برای کاهش کسری بودجه دست یابد. ماه مارس ۲۰۱۱ دولت اقلیت سوسیالیست بدنبال شکست طرح ریاضتی اقتصادیاش در پارلمان استعفا داد. در حالی که اعتصابهای عمومی در اعتراض به طرح ریاضت اقتصادی دولت پرتغال رایجاند اما پرتغال برای دریافت کمکهای بینالمللی برای پرداخت بدهیهای خود ناچار است کسری بودجه خود را شدیداً کاهش دهد. در سال ۲۰۱۴، پرتغال رسماً اعلام کرد که از بحران اقتصادی خارج شده است. همچنین دولت میانهگرا که در نوامبر سال ۲۰۱۵ به قدرت رسید، اعلام نمود که بودجه سال ۲۰۱۶ را بدون در نظر گرفتن ریاضت اقتصادی تدوین مینماید. ویدئوهای مرتبط: afsaneh bayegan افسانه بایگان افسانه بایگان قبل از انقلاب افسانه بایگان دختر شایسته ایران افسانه بایگان دختر شایسته افسانه بایگان فیلمها افسانه بایگان سربداران عکس افسانه بایگان افسانه بایگان و همسرش فرزند افسانه بایگان بیوگرافی افسانه بایگان نقل قول لینک به دیدگاه به اشتراک گذاری در سایت های دیگر تنظیمات بیشتر اشتراک گذاری ...
ارسال های توصیه شده
به گفتگو بپیوندید
هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .