seositeseo 0 Posted 14 دی 1395 Share Posted 14 دی 1395 [align=center]خانه دوست كجاست؟[/align] [align=center]در فلق بود كه پرسيد سوار[/align] [align=center]آسمان مكثي كرد[/align] [align=center]رهگذر شاخه نوري كه به لب داشت[/align] [align=center]به تاريكي شن ها بخشيد و به انگشت[/align] [align=center]نشان داد سپيداري و گفت[/align] [align=center]نرسيده به درخت[/align] [align=center]كوچه باغي است كه از خواب خدا[/align] [align=center]سبزتر است[/align] [align=center]و در آن عشق به اندازه پرهاي صداقت آبي است[/align] [align=center]ميروي تا ته آن كوچه[/align] [align=center]كه از پشت بلوغ سر به در مي آرد[/align] [align=center]پس به سمت گل تنهايي مي پيچي[/align] [align=center]دو قدم مانده به گل [/align] [align=center]پاي فواره جاويد اساطير زمين مي ماني[/align] [align=center]و تو را ترسي شفاف فرا مي گيرد[/align] [align=center]در صمیمیت سیال فضا، خشخشی میشنوی:[/align] [align=center]كودكي مي بيني[/align] [align=center]رفته از كاج بلندي بالا[/align] [align=center]جوجه بردارد از لانه نور[/align] [align=center]و از او مي پرسي[/align] [align=center]خانه دوست كجاست؟[/align] Quote Link to comment Share on other sites More sharing options...
site2017 0 Posted 2 مرداد 1396 Share Posted 2 مرداد 1396 بسیار عالی تو مرا آزردی ... که خودم کوچ کنم از شهرت ، تو خیالت راحت ! میروم از قلبت ، میشوم دورترین خاطره در شبهایت تو به من میخندی ! و به خود میگویی: باز می آید و میسوزد از این عشق ولی... برنمی گردم ، نه ! میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد ... عشق زیباست و حرمت دارد ... "سهراب سپهری" Quote Link to comment Share on other sites More sharing options...
Recommended Posts
Join the conversation
You can post now and register later. If you have an account, sign in now to post with your account.