رفتن به مطلب
×
×
  • اضافه کردن...

نرگس صرافیان طوفان


poemses

ارسال های توصیه شده

همیشه که نباید همه چیز ، خوب باشد !
در دلِ مشکلات است که آدم ، ساخته می شود .
گاهی همین سختی ها و مشکلات ؛
پله ای می شوند به سمتِ بزرگترین موفقیت ها .
در مواقعِ سختی ، نا امید نباش .
برایِ آرزوهایت بجنگ .
و محکم تر از قبل ، ادامه بده ...
چه بسیارند ؛ جاده های همواری ، که به مرداب ختم می شوند ،
و چه بسیارتر ؛ جاده های ناهموار و صعب العبوری ؛
که به زیباترین باغ ها می رسند .
تسلیم نشو ... !
شاید پله ی بعد ؛
ایستگاهِ خوشبختی ات باشد ...

#نرگس_صرافیان_طوفان

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

چه راحت دل می شکنیم ،
قضاوت می کنیم ،فاصله می گیریم ،
و به هم بد می کنیم ...بی آن که بدانیم ؛چه زود ، دیر می شود ؛
برایِ دوست داشتن ،
برای با هم بودن ،برای قدر دانی ،
برای جبران ...
اینجا سرزمینِ عجایب است ،
زیرِ خاک که رفتی ؛
عزیز می شوی !!!

#نرگس_صرافیان_طوفان‌

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

ذهنت را خالی کن ؛ از یاد و خاطره ی آن هایی که رفته اند و معلوم نیست همین لحظه ؛ دارند کجا و با چه کسی خاطره می سازند .
قلبت را پاک کن ؛ از دوست داشتنِ کسانی که دوستت نداشتند و برایشان یکی بودی شبیهِ تمامِ آدم ها ... 
و روحت را رها کن ؛ از بندِ تمامِ دویدن ها و خواستن های بی فایده ...
روی اهدافت تمرکز کن و آینده ات را بساز ... باور کن اگر "عشق" واقعا حقیقت داشته باشد ؛ یک روز لابلای روزمرگی هایت ، درست وقتی که مشغول و به هم ریخته ای و حواست نیست ؛ خودش را به تو می رسانَد ...
عشق ، معجزه ایست که باید خودش اتفاق بیفتد ! 

#نرگس_صرافیان_طوفان

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

آخرین جمعه ی سال است وفقط بوی بهاراست که درثانیه ها پیچیده
دل من روشن و پُرامّید است !
بی شک امسال ؛
همان سالِ پراز خوبترین حادثه ها خواهدبود .

#نرگس_صرافیان_طوفان

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

آمد از راه ، بهار !
بُقچه ی شادی و امّید به دست ،
کوله ی سبزی و آرامش و لبخند ، به دوش ...
رنگ ، آورده بپاشد در شهر ،
عشق ، آورده بریزد همه جا ...
شب به پایانِ خودش نزدیک است ...

#نرگس_صرافیان_طوفان

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

شب ، آغازِ درد نیست !
درد ، دقیقا جایی شروع می شود ؛ که بعضی آدم هایِ رفته را هر ثانیه در ذهنت تکرار می کنی ...
تا صبح همپایِ بی قراری ات بیدار می مانی و خاطراتِ لامذهبت را شماتت می کنی ...
درد تویی !
تویی که ساده دل می بندی ،
تویی که "فراموش کردن" بلد نیستی !

#نرگس_صرافیان_طوفان

لینک به دیدگاه
به اشتراک گذاری در سایت های دیگر

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .

مهمان
ارسال پاسخ به این موضوع ...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.